سالوادور دالی در ۱۱ می ۱۹۰۴ در فیگوئراس اسپانیا به دنیا آمد و در ۲۳ ژانویه ۱۹۸۹ در همان شهر درگذشت و آثار معروفی از خود به جا گذاشت. او یک نقاش و چاپگر اسپانیایی بود که به خاطر مشارکت هایش در سوررئالیسم، به ویژه کاوش در تصاویر ناخودآگاه شهرت داشت. دالی در دوران دانشجویی هنر در مادرید و بارسلونا، سبک های هنری مختلفی را مطالعه کرد و مهارت فنی استثنایی را به عنوان یک نقاش نشان داد.
با این حال، تا اواخر دهه ۱۹۲۰ بود که دو رویداد مهم سبک هنری بالغ او را شکل دادند. او ابتدا با نوشته های زیگموند فروید مواجه شد که در مورد اهمیت اروتیک تصویرسازی ناخودآگاه بحث می کرد. دوم، او با سوررئالیست های پاریس، مجموعه ای از هنرمندان و نویسندگان که به تأکید بر اهمیت ناخودآگاه انسان بر عقلانیت اختصاص داشتند، درگیر شد. دالی برای دسترسی به تصاویر مدفون در ضمیر ناخودآگاه خود، از طریق روشی که از آن به عنوان «مخالف پارانویا» یاد میکرد، شروع به القای حالات توهمآور کرد.
تداوم حافظه (۱۹۳۱)
«تداوم خاطره» نقاشی معروف سالوادور دالی از سال ۱۹۳۱ است که به خاطر سبک سورئالیستی اش شناخته شده است.
اولین بار در سال ۱۹۳۲ در گالری جولین لوی به نمایش درآمد و از سال ۱۹۳۴ بخشی از مجموعه موزه هنر مدرن (MoMA) در شهر نیویورک است که توسط شخص ناشناس اهدا شده است.
این اثر هنری به طور گسترده ای شناخته شده است و اغلب با نام هایی مانند “ساعت های ذوب شده”، “ساعت های نرم” یا “ساعت های ذوب شده” شناخته می شود.
دالی در سال ۱۹۵۴ این موضوع را با تغییری به نام “از هم پاشیدگی تداوم حافظه” بازنگری کرد. در این نسخه، نقاشی اصلی به عناصر کوچکتر تقسیم میشود، با بلوکهای مستطیلی که تصاویر اضافی را بین آنها نشان میدهد و چیزی را در زیر سطح نشان میدهد.
نسخه اصلی “تداوم حافظه” اکنون در موزه سالوادور دالی در سنت پترزبورگ، فلوریدا است، در حالی که یک نسخه در موما در شهر نیویورک نگهداری می شود.
دالی در سالهای آخر عمرش، سنگ نگارهها و مجسمههایی با الهام از ساعتهای نرم خلق کرد. برخی از این مجسمه ها عبارتند از: «تداوم حافظه»، «اشرافیت زمان»، «نمایه زمان» و «سه ساعت رقصنده».
فیل ها (۱۹۴۸)
شیفتگی دالی به فیل ها در چندین اثر هنری او مشهود است، به ویژه در اثر او در سال ۱۹۴۴ “رویای ناشی از پرواز زنبور به دور انار یک ثانیه قبل از بیداری” و همچنین در “وسوسه سنت آنتونی” و “قوها در حال بازتاب” فیل ها.”
با این حال، “فیل ها” از این نقاشی های دیگر متمایز است زیرا حیوانات را به عنوان کانون اصلی، در برابر پس زمینه ای ساده و بی ثمر و بدون جزئیات اضافی قرار می دهد. این برخلاف سبک معمولی دالی است که اغلب شامل جزئیات پیچیده و چندین نکته جالب است. به عنوان مثال، «قوها که فیلها را منعکس میکنند»، اگرچه کمی بیشتر از «فیلها» در مجموعه آثار دالی معروفتر است، اما تصاویر پیچیدهتری دارد.
در میان آثار دالی، فیل لکلکپایی که در «فیلها» به تصویر کشیده شده، شهرت خاصی دارد. ظاهر سورئال و چشمگیر آن توجه بیننده را به خود جلب می کند و آن را به یکی از قطعات نمادین دالی تبدیل می کند.
راز شام آخر (۱۹۵۵)
دالی میزبان یک مهمانی شام الهی در «مراسم شام آخر» (۱۹۵۵) است، جایی که چهرههای کتاب مقدس تغییری سورئال دریافت میکنند. این نقاشی حماسی که در سال ۱۹۵۵ به پایان رسید، در گالری ملی هنر در واشنگتن دی سی یک جشن معنوی با چاشنی سورئال را ارائه می دهد.
مسیح سنت جان صلیب (۱۹۵۱)
“مسیح سنت جان صلیب” یک اثر هنری است که در سال ۱۹۵۱ در گالری و موزه هنر کلوینگروو در گلاسکو به نمایش درآمد.
در این نقاشی، عیسی مسیح بر روی صلیب به تصویر کشیده شده است که بالای یک بدنه آبی در مقابل آسمانی تاریک معلق است و یک قایق و یک ماهیگیر همراهی می کنند.
برخلاف صحنههای سنتی مصلوب شدن، در تصویر دالی عناصری مانند میخ، خون و تاجی از خار حذف شده است. او این تصمیم را پس از اینکه تحت تأثیر یک رویا قرار گرفت، گرفت و معتقد بود که این جزئیات از تصویر او از مسیح منحرف می شود.
زاویه منحصر به فردی که مسیح در آن به تصویر کشیده شده است نیز از رویا الهام گرفته شده است.
برای به تصویر کشیدن دقیق این دیدگاه، دالی از راسل ساندرز بدلکار هالیوودی کمک گرفت، که از زیر بشکهای بالای سر آویزان شد تا موقعیت بدن و اثرات گرانش را شبیه سازی کند. بدنه آبی نشان داده شده در این نقاشی خلیج پورت لیگات، محل سکونت دالی در آن زمان است.
![Christ of Saint John of the Cross (1951)](https://sciotech.ir/wp-content/uploads/2024/03/Christ-of-Saint-John-of-the-Cross-1.jpg)
Galatea of the Spheres (1952)
این نقاشی به عنوان نمونه بارز کاوش سالوادور دالی در ساختار زیبایی شناختی DNA است. او از طریق هنر خود از آرایش مولکولی موجود در انسان تقلید کرد و تقلید مسخرهای از این ساختار پیچیده زیستی ارائه کرد.
علاقه دالی به علم، بهویژه نظریههای مربوط به تجزیه اتمی، بهطور برجسته در این اثر به نمایش گذاشته شده است. او از طریق لنز هنری منحصربهفرد خود به پیچیدگیهای ساختارهای مولکولی میپردازد و شیفتگی او را به قلمرو علمی منعکس میکند.
قوها در حال بازتاب فیل ها (۱۹۳۷)
«قوهایی که فیلها را منعکس میکنند» (۱۹۳۷) نقاشیای است از دالی مربوط به دورهی پارانویایی-انتقادی او. این یک قطعه رنگ روغن روی بوم است که یکی از دو تصویر معروف دالی را به نمایش می گذارد. دالی در سال ۱۹۳۵ در مقاله خود “تسخیر غیر منطقی” “تکنیک انتقادی پارانویا” خود را معرفی کرد که شامل استفاده از تصاویر دوگانه بود.
او این روش را «شیوه خودانگیخته شناخت غیرعقلانی مبتنی بر پیوند انتقادی تفسیری تجارب هذیانی» توصیف کرد. دالی از این تکنیک برای ایجاد اشکال توهم، تصاویر دوگانه و توهمات بصری برجسته در آثارش در دهه ۱۹۳۰ استفاده کرد.
شبیه به «مگردونه نرگس»، «قوها که فیلها را منعکس میکنند» از انعکاس دریاچه برای ایجاد تصویر دوتایی که در نقاشی به تصویر کشیده شده است استفاده میکند. در «دگردیسی» از انعکاس نرگس برای انعکاس خط دست در سمت راست تصویر استفاده شده است.
در «قوها که فیلها را منعکس میکنند» سه قو در مقابل درختان بیبرگ و بیبرگ در دریاچه منعکس شدهاند. این انعکاس گردن قوها را به خرطوم فیل، بدن آنها را به گوش فیل و درختان را به پاهای فیل تبدیل می کند.
مسخ نرگس (۱۹۳۷)
«مسخ نرگس» (۱۹۳۷) تابلویی از دالی است که اسطوره یونانی نرگس را به تصویر میکشد. دالی در بهار ۱۹۳۷ در زورس اتریش، احاطه شده توسط کوه های آلپ اتریش، نقاشی آن را با نام اصلی مسخ نارسیس آغاز کرد.
بر اساس اساطیر یونانی، نرگس فوقالعاده زیبا بود و همه کسانی را که او را میدیدند مجذوب خود میکرد، اما او همه پیشرفتها را رد میکرد. یکی از ستایشگران او، به نام اکو، عمیقاً عاشق او شد، اما وقتی او را رد کرد، ناپدید شد و فقط صدای او باقی ماند. الهه نمسیس که تحت تأثیر مصیبت اکو قرار گرفته بود، نارسیسوس را متقاعد کرد که به یک استخر خیره شود.
نرگس با دیدن انعکاس خود شیفته خودش شد و نمی توانست تصویر خود را بپذیرد. سرانجام او محو شد و به جای او گلی که نام او را دارد، نرگس شکوفا شد.
نقاشی دالی نرگس را به تصویر می کشد که در کنار دریاچه خمیده است، سرش را روی زانویش قرار داده است، با دستی سنگی که تخم مرغی را که شبیه شکل بدن او در سمت راست است، گرفته است. از تخم مرغ شکافته شده یک گل نرگس بیرون می آید. در وسط نقاشی، گروهی از تحسینکنندگان طردشده نرگس ایستادهاند، در حالی که شخصیت سوم نرگس در میان کوهها در پسزمینه آرام گرفته است.
معمای هیتلر (۱۹۳۹)
این بوم که در سال ۱۹۳۹ تکمیل شد، درک ما از قدرت را به چالش می کشد. معمای مجموعه خصوصی که بخشی سورئال است، بخشی بحث برانگیز است.
دم پرستو (۱۹۸۳)
در «دم پرستو» (۱۹۸۳)، دالی یک کپر کیهانی از هرج و مرج و نظم می سازد. این اثر نهایی که در سال ۱۹۸۳ به پایان رسید، در تئاتر-موزه دالی در فیگرس، سمفونی سورئال قرار دارد.
۱۳. زرافه سوزان (۱۹۳۷)
“زرافه در حال سوختن” (۱۹۳۷) یک نقاشی رنگ روغن روی تابلو است که در حال حاضر در موزه Kunstmuseum بازل به نمایش گذاشته شده است.
این نقاشی که قبل از تبعید او در ایالات متحده از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۸ خلق شد، نشان دهنده مبارزه شخصی دالی با آشفتگی در سرزمینش است، علیرغم موضع غیرسیاسی او (“من دالی هستم و فقط دالی”).
در دوردست، زرافه ای به تصویر کشیده شده است که شعله های آتش پشتش را فرا گرفته است. دالی اولین بار در فیلم سال ۱۹۳۰ خود “عصر طلایی” (عصر طلایی) موتیف زرافه در حال سوختن را معرفی کرد و دوباره در نقاشی “اختراع هیولاها” در سال ۱۹۳۷ ظاهر شد. او این نقش را به عنوان “هیولای آخرالزمانی کیهانی ماکو” توصیف کرد و آن را به عنوان منادی درگیری قریب الوقوع تفسیر کرد.
Galacidalacidesoxiribunucleicacid (1963)
در اثر”The Galacidalacidesoxiribunucleicacid” (1963)، در یک شگفتی عجیب دالی منظرهای خارقالعاده را ترسیم میکند که در آن موجودات در یک سالسا سورئال میچرخند.
کشف آمریکا اثر کریستف کلمب (۱۹۵۸-۱۹۵۹)
در این حماسه در بنیاد گالا-سالوادور دالی در فیگورس، دالی تاریخ را با چرخشی سورئال بازبینی می کند و بینندگان را با تفسیر منحصر به فرد خود به سفری دعوت می کند.
مشهورترین اثر سالوادور دالی چیست؟
معروف ترین شاهکار دالی «تداوم خاطره» است.
سوررئالیسم دالی چیست؟
در ۳ دسامبر ۱۹۳۱، دالی در مورد شش نوع شیء سوررئالیستی صحبت کرد. اینها شامل اشیایی هستند که به عنوان نماد عمل می کنند مانند یک کفش و یک لیوان شیر، اشیایی که به چیز دیگری مانند ساعت ذوب تبدیل شده اند، و اشیایی شبیه به ماشین هایی مانند صندلی گهواره ای که برای تفکر طراحی شده اند.
چرا سالوادور دالی را نابغه می دانند؟
درخشش دالی به عنوان یک هنرمند در سازگاری او دیده می شود. او هرگز در طول زندگی خود را به یک سبک یا رسانه خاص محدود نکرد. در عوض، او پیوسته خود و هنرش را تکامل بخشید و از آثار اولیه به سوررئالیسم و سپس به دورههای کلاسیک گذر کرد.
سالوادور دالی کجا مرد؟
سالوادور دالی در فیگورس اسپانیا درگذشت.
آیا دالی به علم علاقه داشت؟
دالی از جوانی علاقه شدیدی به علم نشان داد و کتابهای زیادی در موضوعات مختلف علمی مانند فیزیک، هندسه، اپتیک، ژنتیک، ریاضیات و تاریخ طبیعی گردآوری کرد. او به ایده رنسانس معتقد بود که افراد باید در همه زمینه های دانش کاوش کنند، که هم در عمل و هم در نوشته های او مشهود است.
ن